پرسش:
در مورد بدگمانی نسبت به دیگران توضیح دهید؛ آیا اگر گمان بد بیان نشود نیز گناه است؟ در مباحث و امور سیاسی چطور؟ و حال آن که بسیاری از مواضع، مبتنی بر گمان میباشد.
پاسخ:
اصل “گمان”، یک مقوله است و خوش گمانی و بدگمانی، مقولات دیگری میباشند و البته نشر “گمان خوب یا بد” یک رویکرد میباشد که باید به تفکیک مورد توجه قرار گیرند.
برخی، حتی به تفاوت معنا و مصداق گمان نیز توجه لازم را ندارند! میگوید: «فکر کردم که امروز نمیآیی»، در حالی که فقط گمان کرده بود، چون “فکر” کار ذهن روی دادهها و معلومات برای رسیدن به پاسخ مجهولها و معلوم نمودن آنهاست، اما “گمان”، مبتنی بر خیال و تصور میباشد!
●- یک معنای دیگر “گمان”، چگونگی نگاهی است که توقع و انتظار را ایجاد مینماید؛ مانند این که به کسی خوش گمان باشید که به عهدش وفا میکند، یا به کسی بدگمان باشید که وفا نمیکند! چنان که بسیار تأکید نمودهاند که به خداوند سبحان خوش گمان باشید و نسبت به او بد گمان نباشید، چرا که در قرآن مجید فرمود که بدگمانی به او، از شرک و نفاق است و البته افترای به او نیز هست!
*- مهم است که دقت نماییم، بسیاری از آن چه در بیرون واقع میشود و آثارش بر ما مترتب میگردد، نتیجۀ رویکرد خودمان میباشد، نه آن چه در بیرون واقع شده است. به عنوان مثال: کسی به زمین میافتد، این یک حادثهای است که در بیرون واقع شده است و عدهای آن را میبینند؛ یکی بیتفاوت رد میشود – دیگری به تماشا میایستد یا با گوشی عکس و فیلم میگیرد – و دیگری نزدیک میشود تا دست او را بگیرد و او را از زمین بلند کند؛ لذا آن چه بر این سه نفر مترتب میشود، نتیجۀ رویکرد خودشان است، نه زمین افتادن آن فرد.
در چگونگی نگاه به خداوند سبحان نیز همینگونه است؛ کسی که به رحمت و رأفت او خوش گمان باشد [یعنی نگاهش به او چنین باشد]، انتظار رحمت و مغفرت در او ایجاد میشود و مشمول رحمت و مغفرت او نیز میگردد، اما کسی که بدگمان است، خود را از رحمت و رأفت و مغفرت او دور میسازد؛ چنان که حضرت امام رضا علیه السلام فرمود:
«أحسِنِ الظَّنَّ باللّهِ؛ فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يقولُ: أنا عِندَ ظَنِّ عَبدِيَ المُؤمِنِ بي؛ إن خَيرا فخَيرا، و إن شَرّا فَشَرّا»
– به خداوند گمان نيك ببر؛ زيرا خداى عزّ و جلّ مىفرمايد: من نزد گمان بنده مؤمن خويشم؛ اگر گمانِ او به من نيك باشد، مطابق آن گمان با او رفتار كنم و اگر بد باشد نيز مطابق همان گمانِ بد با او عمل كنم.
بد گمانی
چه “خوش گمانی” و چه “بد گمانی”، باید مبتنی بر دلایل و شواهد قابل قبولی باشد. به عنوان مثال: بدگمانی به امریکا، در مذاکرات، آتش بس و پایبندی به هر گونه تعهدی، دلایل روشن و متقنی دارد؛ اما بدگمانی نسبت به اصل نظام اسلامی، تمامی عُلما و دانشمندان، تمامی مسئولان و خدمتگزاران، تمامی دستاوردها و پیشرفتها، و نیز همگان، هیچ دلیل و بهانۀ منطقی ندارد!
*- مقوله “گمان بد بردن”، دامنهی وسیع و ابعاد گوناگون و متفاوتی دارد. حکم کلی در قرآن مجید، به ویژه راجع به افراد و اشخاص این است که “گمان بد مبرید که بیشتر این گمانها گناه است”.
دقت شود که نفرمود: «هر گمانی گناه است»، چرا که گمان کار ذهن است و میتواند مقدمهای برای حصول یقین باشد؛ بلکه فرمود: «بیشتر گمانها گناه است» زیرا دلیلی بر آنها وجود ندارد، و فقط از روی بدبینی میباشد؛ و در ادامه فرمود که تجسس و غیبت نیز ننمایید.
*- “ظن و گمان”، کار ذهن است و ذهن، یک امر درونی میباشد؛ لذا هیچ کسی از ذهنیات دیگران خبری ندارد، مگر آن که خودشان در گفتار یا عمل، آن را علنی سازند!
از اینرو، اگر بدگمانیها، به دیگران بیان شود و اشاعه یابد، وارد مقولات دیگری میشود. اگر منطقی باشد، میتواند تذکر، سبب راهنمایی و هشدار در موارد لازم گردد؛ و اگر منطقی نباشد و دلیلی بر آن وجود نداشته باشد، بیانش سبب غیبت، تهمت، کذب، نمّامی (سخنچینی) و اشاعۀ بدبینی و شایعات میگردد؛ لذا فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ» (الحجرات، 12)
– ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!
فرض کنید که کسی فرد ثروتمندی را ببیند و بدون هیچ دلیل و نشانهای، و فقط از روی حسادت و عقدههای شخصیاش بگوید: «به گمانم که کلاهبرادار، رانتخوار و اهل اختلاس و رشوه است!» در حالی که ممکن است از کسب حلال و تلاش و کوشش مبتنی بر اصول تجارت، به این ثروت رسیده باشد!
*- بد گمانی بیمورد و بیجا، بداخلاقی را در پی دارد، و اخلاق یعنی چگونگی مواضع، که سبب چگونگی رویکردها و رفتارها میگردد؛ لذا انسان عاقل و مؤمن که همیشه مترصد خودسازی است و مراقب آفات و آسیبها میباشد، از چنین بدگمانیها و نیز زیادی گمان نسبت به دیگران، پرهیز میکند؛ و البته این دلیل نمیشود که انسان عاقل و مؤمن، سادهلوح، زودباور، سطحینگر، خوش بین به همه چیز و خیالباف باشد؛ بلکه او با بصیرت تمام، واقع نگری میکند؛ نه بی جهت اطمینان میکند و نه بیجهت بدگمان میشود.
●- بدیهی است که عرصۀ سیاست، حکومت، مسائل مربوط به هویت دینی و ملّی و فرهنگی، از یک سو نباید به ترویج بدبینی، ایجاد تفرقه و سیاهنمایی دشمن و القای شبهات دامن زد، و از سویی دیگر نباید نسبت به دشمنان داخلی و خارجی، خوشبین، خوشخیال و امیدوار بود!
امام خامنهای:
الف – « به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی – که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود – روشی را در پیش گرفتهاند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک میکند، فضای زندگی ما را ظلمانی میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعهی گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات … فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد » (29/6/1388)
ب – «امروز دستگاههای شیطانی عالم، قدرتهای شیطانی عالم، دارند مردم را روزبهروز در این مرداب جهالت و ضلالت بیشتر فرو میبرند و با هر نقطهای هم که با حرکت شیطانی آنها مخالف باشد مقابله میکنند. حالا آقایان آمریکاییها که با مسئولین ما دُور هم مینشینند، از حقیر گله میکنند که چرا اینقدر به ما بدبین است؛ خب من خوشبین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، میشود به شماها خوشبین بود؟» (28/7/1395)
حدیث:
نباید به نسبت به مؤمنین، نیکوکاران و یک دیگر بدبین بود و ذهن را به گمان بد در مورد آنان عادت داده و مشغول نمود.
پیامبر اکرم، صلوات الله علیه و آله:
«إِیَّاكُم وَالظَّنَّ، فَإِنَّ الظَّنَّ أَكذَبُ الكِذبِ» (بحار الانوار، ج 75، ص 195)
– بر شماست که از ظن و گمان بپرهیزید زیرا ظن (نابجا) دروغترینِ دروغها است.
















