پرسش:

آیا “علم منطق” که در حوزه‌های علمیه کشور تدریس می‌شود، از منطق ارسطو مشتق شده؟ یک کتاب منطق شیعی را معرفی کنید که مورد تایید فقه باشد.
پاسخ:

1. خودتان نوشته‌اید: «علم منطق»؛ پس منطق نیز شاخه‌ای از علوم می‌باشد که موضوعش «قوانین درست فکر کردن» است.

2. «فقه» نیز شاخه‌ای از علم است و موضوعش «حقوق – قوانین یا همان احکام» می‌باشد.

3. هیچ علمی را دانشمندان به وجود نیاورده و خلق ننموده‌اند، بلکه دانشمندان علوم را کشف می‌کنند. لذا نه علم منطق را ارسطو ایجاد نموده است، و نه فلسفه را افلاطون خلق نموده است و نه ریاضی را ارشمیدس پدید آورده است.

4. به لحاظ حقوقی (فقهی)، هیچ علمی به خودی خود حرام نیست؛ بلکه چگونگی به دست آوردن و سپس مصرف آن است که یا حلال می‌شود و یا حرام. حتی «سحر» که تعلیم و تعلّم آن حرام اعلام شده، علم نیست، بلکه “فنّ” است و فراگیری آن نیز برای عده‌ای خاص و به منظور ابطال سحر و … حرام نیست.

5. نه تنها فراگیری علوم از هیچ کسی و حتی کفار، اشکال شرعی و فقهی ندارد، بلکه در صورت لزوم، واجب هم می‌شود.

ارسطو و منطق

ارسطو، علم منطق را پدید نیاورده است، بلکه به عنوان نخستین کسی که آن را «تدوین» نموده است، شناخته می‌شود.

نکته – ذکر این نکته مهم است که غربی‌ها همه چیز را به نام خود ثبت می‌کنند؛ اما اگر تاریخ علم بدون مقاصد دیگر مطالعه شود، روشن می‌گردد که نخستین تدوین کنندگان بسیاری از علوم و از جمله علوم انسانی، مانند: فلسفه، منطق، حقوق (فقه)، اخلاق، انسان‌شناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، رفتارشناسی، دین شناسی و …، انبیای الهی و از جمله حضرت ابراهیم علیه السلام بوده‌اند که علوم را به تعلیم الهی فرا گرفته‌اند و به دیگران تعلیم داده‌اند.

*- خداوند سبحان، پس از خلق اولین انسان، به نام «آدم علیه السلام»، فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا – سپس علم اسماء (علم تمامی نشانه‌های خود و اسرار آفرینش) را به آدم آموخت» (البقره، 31) و سپس او را معلم فرشتگان قرار داد و فرمود: «یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ – یا آدم! به آنها از این نشانه‌ها خبر ده» (البقره، 3) و پس از هبوط به زمین، او را پیامبر خود قرار داد تا نسلش را تعلیم دهد.

فکر و منطق

برخی، هر گونه تخیل، تصور و توهمی را “تفکر” می‌نامند! مثلاً می‌گویند: «فکر کردم تو نمی‌آیی، اما آمدی -یا- فکر کردم این ظرف سرد است، اما داغ بود»، در حالی که او چنین فکر نکرده بود، بلکه خیال یا تصور نموده بود!

●- «تفکر»، کار ذهن روی داده‌ها و معلومات برای رسیدن به پاسخ سؤال و معلوم کردن یک مجهول می‌باشد؛ مانند تفکر برای حل مسائل ریاضی، یا معادلات دو یا چند مجهولی. بدیهی است که اگر معلوماتی چون علم حساب و ریاضی در ذهن نباشند و در صورت مسأله نیز معلوماتی ارائه نشده باشد، امکان «تفکر» برای معلوم ساختن مجهول نیز وجود نخواهد داشت. اگر در جدول ضرب بپرسید: «2×3 چند می‌شود؟» معلوماتی چون اعداد دو و سه، و عملیاتی چون ضرب، معلوم شده است.

خداوند متعال، با تذکر و اشاره به معلومات، می‌فرماید: «اینها نشانه‌هایی هستند، برای کسانی که تفکر می‌کنند» و یا با بیان معلوماتی، می‌پرسد: «آیا تفکر نمی‌کنند؟!» مانند:

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (الزّمر، 42)

– خداوند ارواح را به هنگام «مرگ» قبض می‏كند، و ارواحی را كه نمرده‏‌اند نيز به هنگام «خواب» می‏گيرد، سپس ارواح كسانی را كه فرمان مرگ آنها را صادر كرده نگه می‏دارد، و ارواح ديگری را (كه بايد زنده بمانند) باز می‏گرداند تا سرآمد معينی؛ در اين امر نشانه‏‌های روشنی است برای كسانی كه تفكر می‏كنند.

«بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» ()

– [و پیامبران را] با دلایل روشن و كتابهاى آسمانى [فرستاديم‏]، و بر تو قرآن را نازل كرديم، تا براى مردم آنچه بر ايشان نازل شده است، روشن كنى و باشد كه انديشه كنند.

●- “منطق”، “قوانین درست فکر کردن” می‌باشد؛ منطق برای تفکر، حکم شاقول یا تراز را دارد و در واقع ابزاری برای سنجش و محافظت فکر از خطا می‌باشد.

شهید، آیت الله مطهری رحمة الله علیه:

«ذهن آنگاه كه فكر می‌كند و می‌خواهد از تركیب و مزدوج كردن معلومات خویش مجهولی را تبدیل به معلوم كند، باید به آن معلومات شكل و نظم و صورت خاص بدهد. یعنی معلومات قبلی ذهن تنها در صورتی مولد و منتج می‌شوند كه شكل و صورت خاصی به آنها داده شود. منطق، قواعد و قوانین این نظم و شكل را بیان می‌كند. یعنی منطق به ما توضیح میدهد كه معلومات ذهنی قبلی تنها در صورتی زاینده خواهند بود كه بر اساس مقررات منطقی شكل و صورت گرفته باشند.

اساسا عمل فكر كردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آنها برای كشف یك امر جدید نیست. پس وقتی كه می‌گوییم منطق قانون صحیح فكر كردن است، و از طرف دیگر می‌گوییم فكر عبارت است از حركت و سیر ذهن از مقدمات به نتایج، معنیش این می‌شود كه “منطق كارش این است كه قوانین درست حركت كردن ذهن را نشان می‌دهد”. درست حركت كردن ذهن چیزی جز درست ترتیب دادن و درست شكل و صورت دادن به معلومات نیست. پس كار منطق این است كه حركت ذهن را در حین تفكر تحت كنترل خود قرار می‌دهد.‌» (کتاب منطق و فلسفه، ص 21)

●- حال این که ذهن، در تفکر و چیدن معلومات – طرح پرسش و شیوۀ رسیدن به پاسخ و معلوم نمودن مجهول، چگونه ممکن است خطا کند و این که منطق، چگونه و با تبیین چه اصولی از این خطا جلوگیری می‌کند، مباحثی است که در “علم منطق” طرح و بحث می‌شود.

لینک کوتاه مطلب : https://hamyar.ofoghandisha.com/?p=56781

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *