پرسش:
آیا در آخرت و بهشت نیز می‌توان خدا را عبادت نمود‌؟ اینکه گفته می‌شود «آنجا حساب است بدون عمل و دنیا عمل است بدون حساب»‌، آیا صحیح است و با رشد پیدا کردن درجات در بهشت منافات ندارد‌؟

پاسخ:

عبادت (بندگیِ) خداوند سبحان، در زمین، آسمان‌ها، بهشت و جهنم، یک لحظه نیز منقطع نمی‌گردد.

رشد اهل بهشت، دیگر پاداش عمل آنها در بهشت نیست، بلکه فضل الهی، در سیر تکاملی آنان می‌باشد.

از فرصت استفاده نماییم و این بیان نورانی امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام، که سراسر علم، حکمت، موعظه، بشارت و انذار می‌باشد را کامل بخوانیم:

«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ‌.» (نهج البلاغه، خطبه 42)

– اى مردم، ترسناكترين چيزى كه بر شما مى‏ترسم دو چيز است: يكى پيروى هواى نفس، و ديگرى بى‏مرز بودن آرزو. اما پيروى هواى نفس انسان را از حق باز مى‏دارد، و بى‏مرز بودن آرزو آخرت را از ياد مى‏برد. بدانيد كه دنيا به سرعت از شما روى گردانده، و از آن جز ته مانده‏اى كه كسى آن را در كاسه باقى نهاده باشد نمانده. و آگاه باشيد كه آخرت روى نموده است، و براى هر يك از دنيا و آخرت فرزندانى است، شما از فرزندان آخرت باشيد نه از فرزندان دنيا، زيرا هر فردى در آخرت به مادرش ملحق مى‏شود. امروز زمان عمل است و باز خواستى نيست، و فردا روز باز خواست است و عملى در آن ميسّر نمى‏باشد.

الف – مقصود از “فردا” در این خطبه، قیامت و محشر است، نه بهشت یا جهنمی که انسان‌ها را پس از پایان محاسبات، به آنها وارد می‌کنند؛ چرا که بحث از “حساب” است و در بهشت و یا جهنم، دیگر حساب و کتابی برای اعمال وجود ندارد.

اهل جهنم

محاسبه اعمال اهل جهنم، دیگر به پایان رسیده و پس از گذر از مراحل گوناگون محشر، از با خبر شدن اعمال، دیدن اعمال و محاسبه و محاکمه، به جایی می‌رسند که دیگر از آنها هیچ سؤالی پرسیده نمی‌شود: «فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ – در آن روز هيچ كس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمى‌شود/ الرّحمن، 39»، چرا که دیگر از مرحلۀ محاکمه عبور کرده‌اند و اهل جهنم بودن آنها و گناهانشان در صورت‌هایشان نقش می‌بندد[درون بیرون می‌ریزد و آشکار می‌شود]: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ – مجرمان از چهره‌هايشان شناخته مى‌شوند؛ و آن گاه آنها را از موهاى پيش سر، و پاهايشان مى‌گيرند (و به دوزخ مى‌افكنند)! / الرّحمن، 41».

اهل جهنم، از این مرحله نیز عبور می‌کنند و وارد مرحله‌ای می‌شوند که خدا با آنان قهر کرده، و دیگر یک کلمه هم با آنان حرف نمی‌زند و هیچ نظر لطفی به آنان نمی‌نماید، «وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ – خداوند در روز قيامت با آن‌ها سخن نمى‌گويد و به ايشان نظر نمى‌اندازد/ آل عمران، 77» چرا که نظر نمودن و سخن گفتن خداوند رحمان و رحیم با بنده‌اش، حتی اگر برای محاکمه و توبیخ باشد نیز رحمت است و آنان دیگر مشمول رحمت الهی نمی‌گردند.

سپس، همگی به سوی جهنم سوق داده می‌شوند و نگهبانان جهنم، با سرزنشی که خود عذاب است، به آنها می‌گویند: «مگر در دنیا برای شما پیامبری نیامده بود؟!»

«وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ» (الزّمر، 71)

– و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده مى شوند؛ وقتى به دوزخ مى‌رسند، درهاى آن گشوده مى‌شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى‌گويند: «آيا رسولانى از ميان شما به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات اين روز شما را بر حذر دارند؟!» مى‌گويند: «آرى، (پيامبران آمدند و آيات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت كرديم!) ولى فرمان عذاب الهى بر كافران مسلّم شده است.

اهل بهشت

محاسبۀ اهل بهشت نیز به پایان رسیده است و همگی به سوی بهشت سوق داده می‌شوند و سپس با سلام، احترام و تشریفات استقبالی نگهبانان بهشت، برای همیشه وارد آن می‌شوند:

«وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ» (الزّمر، 73)

– و كسانى كه تقواى الهى پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‌شوند؛ هنگامى كه به آن مى‌رسند درهاى بهشت گشوده مى‌شود و نگهبانان به آنان مى‌گويند: «سلام بر شما! گوارايتان باد اين نعمتها! داخل بهشت شويد و جاودانه بمانيد !»

در بهشت، برای اهل بهشت، دیگر نه حزن (غم و اندوهی) از گذشته وجود دارد و نه ترسی از آینده؛ به آنان گفته می‌شود: «يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ – اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگين مى‌شويد/ الزخرف، 68»

اعمال در آخرت

بنابراین، مقصود از «فردا روز عمل نیست»، این نیست که در بهشت و یا جهنم، هیچ کسی، هیچ کاری انجام نمی‌دهد! بلکه یعنی: «آنجا محل انجام کاری که محاسبه، و پاداش یا مکافات در برابر عمل داشته باشد نیست».

آیا در آخرت و بهشت نیز می‌توان خدا را عبادت کرد‌؟

مهم است که در معنای “عبادت”، تأمل و دقت بیشتری بنماییم. برخی گمان دارند که عبادت یعنی انجام اعمالی شخصی، چون نماز، روزه … و یا اعمالی اجتماعی، چون: جهاد، زکات و … می‌باشد!

اما، چنین نیست. “عبادت” یعنی “بندگی” در تمامی شئون و امور.

انسان مخلوق است، پس کمال و هستی محض و قائم به ذات خودش نیست، لذا در اصل وجودش، همیشه و در همه کار، وابسته به غیر می‌باشد؛ لذا بنده آفریده شده، پس همیشه “بنده” است و “بندگی” می‌کند، با این تفاوت که در این دنیا، اگر بندگیِ خداوند سبحان را ننماید، حتماً بندگی دیگران و هوای نفس خود را می‌نماید؛ لذا فرمود: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ – و جنّ و انس را نيافريدم مگر براى آنكه [مرا] بندگی كنند / الذاریات، 56».

این آیه، حقایق بسیاری را در بر دارد، از جمله آن که:

یک – همگان بنده آفریده شده‌اند، پس همیشه بندگی [عبادت] می‌کنند؛ حال خواه خدا را بندگی کنند و یا شرک ورزیده و غیر خدا را بندگی کنند.

دو – کمال آدمی، در هدف گرفتن قُرب من – متجلی شدن اسماء من در او – وابستگی به من – اطاعت از من [عبادت من] می‌باشد؛ پس برای همین آفریده شده است.

سه – پس، جنّ و انس را برای بندگی (عبادت) خودم آفریدم، نه بندگی دیگران!

●- بنابراین، در جهنم، کفار و مجرمینی که در بند هستند، فقط او را می‌خوانند – در بهشت نیز همگان و در هر لحظه و بدون لحظه‌ای غفلت، و البته با شوق و اخلاصی کامل، او را بندگی (عبادت) می‌کنند و در هر لحظه، حقیقت تسبیح، حمد، شکر و نیایش را به جای می‌آورند و به “وجهُ الله” در جلوات گوناگون نظر می‌کنند.

●- در بهشت نه روح انسان بی‌کار و بی‌عمل می‌ماند و نه جسم او. در قصرها زندگی می‌کند – بر ممالک گسترده‌ای که آباد هستند سلطنت دارد – ازدواج می‌کند – از نعمات بهشتی لذت می‌برد، و روحش نیز در هر لحظه بالا و بالاتر می‌رود – معرفت شهودی بیشتری پیدا می‌کند – مقرب‌تر می‌شود و به دیدن جلوه‌های گوناگونی از “لقاء الله” نائل می‌گردد.

پس، هم بندگی و عبادت همیشه ادامه دارد، هم در لحظه عملی انجام می‌پذیرد، منتهی مثل دنیا نیست که برای آن اعمال نیز حساب و کتاب باشد و معاد دیگری پیش‌رو باشد و حسابرسی مجددی انجام پذیرد.

مشارکت و هم‌افزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما.

لینک کوتاه مطلب : https://hamyar.ofoghandisha.com/?p=58812

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *