پرسش:
در قرآن کریم ذکر شده که مرد می‌تواند چهار زن اختیار کند. مسلماً این مربوط به شرایط گذشته و بیوه شدن زنان در جنگ‌ها و … بوده است. اینک در قوانین ما آمده که مرد نمی‌تواند بدون رضایت همسر، زن دیگری اختیار کند؛ پس چطور می‌گوییم: «قرآن برای تمامی زمان‌هاست»؟!

پاسخ:

آن‌طور که مشخص است، پرسش دربارۀ مجوز چند همسری در قرآن کریم نمی‌باشد، بلکه به بهانۀ آن، با طرح یک صورت مسئله نادرست، در همیشگی بودن قرآن مجید تشکیک شده و شبهه ایجاد شده است! اما در هر حال برای پاسخ، باید به آیه و مباحث مربوط به آن توجه نمود.

متن آیه و ترجمۀ آن به شرح زیر می‌باشد:

«وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا» (النساء، 3)

– و اگر مى‌ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‌ترسيد عدالت را (دربارۀ همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‌كند.

●- به غیر عدم علم و آگاهی و نیز بی‌تقوایی، جرأت بسیاری لازم است تا کسی از جانب خود مدعی شود که فلان آیه یا حکم خدا، مربوط به گذشته‌ها بوده و اکنون دیگر نسخ شده است! آیا مردم می‌توانند آیاتی را منسوخ اعلام کنند؟!

شاید برخی از احکام، در مکان، زمان یا شرایط خاصی، موضوعیت نداشته باشد؛ مثل این که شهرنشینان بگویند: «ما امروزه در خانه‌ها چاه آب نداریم که بخواهیم احکامش را رعایت کنیم»؛ اما این دلیل نمی‌شود که بگویند: «آیات یا احکامش، مربوط به گذشتگان بوده است»، نه تنها هنوز در بسیاری از نقاط دنیا، از آب چاه استفاده می‌کنند، بلکه بخشی از همین آب تصفیه شده و لوله‌کشی نیز از چاه‌ها تأمین می‌شود.

الف – اختیار نمودن چندین همسر و حتی برخورداری از حرمسرا، چه در میان اغنیا و چه فقرا، تا همین قرن 19 و اوایل قرن بیستم، به صورت رسمی و علنی ادامه داشت و هنوز هم در برخی از مناطق دنیا به صورت رسمی و در میان سایر ملل و اقوام، به صورت غیر رسمی ادامه دارد؛ هر چند که در تاریخ، فقط از زنان متعدد پادشاهان، در ایران، روم، مصر، هند و … یاد می‌شود!

از دوران قاجاریه و فتحلی‌شاه، مدت زیادی نگذشته است و همه به ظاهر ادعای مسلمانی داشتند، اما لرد کرزن می‌نویسد: «حرمسرای فتحعلی شاه دستگاه پر عرض و طول و تجمل آن در تاریخ شرق شهرت دارد. کلنل دارویل که در سال ۱۲۲۸/ ۱۸۱۳ م به ایران آمده عده زنان فتحعلی شاه را ۷۰۰ و تعداد فرزندانش را ۶۴ پسر و ۱۲۵ دختر ضبط کرده است. کلنل استوارت که سه سال بعد از ایران دیدن نموده است می گوید فتحعلی شاه ۱۰۰۰ زن و ۱۵۰ پسر و دختر دارد. مستر پی نینگ می گوید در سال ۱۲۵۰/ ۱۸۳۴ م که فتحعلی شاه درگذشت ۱۷۹ دختر و ۱۳۰ پسر و ۵۰۰ نوه و ۸۰۰ زن از خود به یادگار گذاشت. مادام دیولافوا تعداد زن ها را ۷۰۰ و شماره فرزندان و نوادگان او را هنگام مرگ ۵۶۰۰ نفر نوشته است .» (کتاب در کتاب ایران و مسئله ایران)

البته وضعیت حاکمان دولت عثمانی و یا امپراطورهای غربی نیز تفاوت چندانی نداشته است.

“اسلام”، تعدد زوجات را به چهار زن دائم و همزمان محدود نمود تا این فرهنگ و رویۀ ظالمانه جمع شود.

ب – دقت شود که اجازه به انجام کاری، به مثابۀ توصیه و تشویق به آن کار نمی‌باشد. بنابراین، کار مجاز نیز باید مبتنی بر “عقل و علم” و بر اساس ضرورت و فایده انجام شود.

ج – در ابتدای آیه، به مقولۀ ازدواج با دختران یتیم و ضرورت رعایت عدالت در مورد آنها متذکر شده است؛ چرا که با دختران یتیم، با تحقیر، خفت و خواری ازدواج کرده و می‌کنند! اما خداوند متعال، به حق و حقوق عادلانۀ آنها در ازدواج [مانند هر دختر دیگری] تأکید نموده است.

د – میزان الهی در این امر، همچون هر امر دیگری، “عدالت” است، لذا در مورد تعدد زوجات نیز می‌فرماید: «اگر از برقراری عدالت می‌ترسید، به یک همسر قناعت کنید»‌.

بنابراین، نه تنها به تعدد زوجات تا چهار همسر توصیه نشده است، بلکه بر فضیلت تک همسری تأکید نموده است.

نکات قابل تأمل:

یک – موضوع ازدواج مجدد، فقط با زنان بیوه نمی‌باشد که گفته شود: «در گذشته زنان بیوه به خاطر جنگ‌ها زیاد بودند»! مضافاً بر این که کشتار مردان در جنگ‌های معاصر، به مراتب بیشتر از جنگ‌های گذشته است، و این کشتار نه تنها عده‌ای را بیوه می‌کند، بلکه بسیاری را از ازدواج محروم می‌سازد و البته کاهش جمعیت را در پی دارد و یکی از علل مسلمان‌کُشی غرب صهیونیسم بین الملل، همین است! در قرآن کریم فرمود: «فرعون مردان شما را می‌کُشت و زنان‌تان را نگه می‌داشت»، این سنّت فرعونی، در نظام سلطۀ امروز، رایج‌تر و گسترده‌تر می‌باشد!

دو – کشته شدن در جنگ‌ها، فقط یکی از عوامل کثرت مرگ و میر میان مردان بوده و هست؛ اما علل دیگری وجود دارند که آمارشان بیشتر نباشد، کمتر نیز نیست. چنان که طی هشت سال جنگ تحمیلی، حدود 330 هزار شهید دادیم، اما سالانه نزدیک به 25 هزار نفر در تصادفات کشته می‌شدند؛ و البته سکته‌های ناشی از فشار زندگی، مرگ‌های ناشی از اعتیاد، مرگ‌های ناشی از جنگ‌های بیولوژیکی و … را نیز باید به آنها اضافه نمود. مضافاً بر این که تعداد قابل توجهی به خاطر بدهی، دیه، اعتیاد و یا جرم‌های دیگر، به چندین سال زندان محکوم می‌شوند و همسران آنها طلاق می‌گیرند.

پس، هم اکنون نیز زنان بیوه و یا مطلقه، در دنیا، جهان اسلام و ایران، بسیارند. وقتی آمار طلاق در همین ایران، [به ویژه در میان همسران جوان و تازه ازدواج کرده]، به بیش از یک پنجم ازدواج‌ها می‌رسد؛ یعنی زنان مطلقه جوان نیز بسیارند.

سه – مشکل اجتماعی، فقط کثرت زنان بیوه یا مطلقه نیست، بلکه وقتی به دلایل گوناگون فرهنگی و سپس اقتصادی، سن ازدواج در دنیا بالا می‌رود و نرخ ازدواج پایین می‌آید؛ سختی یافتن همسری مناسب، شرایط ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، بر تمامی دختران تحمیل می‌شود؛ و در میان آنها برخی بالاخره ازدواج می‌کنند و مابقی مجرد می‌مانند. و البته باید به کثرت زایش دختران نسبت به پسران در تمام دنیا نیز توجه نمود.

بدیهی است که چه زنان بیوه یا مطلقه، و چه دختران مجرد، انسان هستند، با تمامی نیازها و تمایلات روحی، روانی، فردی، اجتماعی و جنسی یک انسان. به قول شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه:

«آن که از حق طبیعى خود محروم می‌‌ماند یک موجود زنده اسـت بـا همه عکس العمل‌هایى که یک موجود زنده در محرومیت‌ها نشان مى‌دهد، یک انسان است با همه عوارض روانى و عقده‌هاى روحى در زمینه ناکامی‌ها، زن است با همه نیرنگ‌هاى زنانه ، دختر حواست با قدرت کامل [آدم فریبى‌].

او گندم و جو نیست که زائد بر مصرف را به دریا بریزند یا در انبارى براى (روز مبادا) ذخیره کنند. خانه و اتاق نیست که اگر مورد احتیاج نبود قفلى به آن بزنند. بلى ، او یک موجود زنده است ، یک انسان است‌، یک زن است‌. نیروى شگرف خود را ظاهر خواهد کرد و دمار از روزگار اجتماع بر خواهد آورد.‌» (کتاب نظام حقوق زن در اسلام)

چهار – نظام سلطه که زن و مرد [به ویژه زنان را]، به صورت منفرد و بدون هیچگونه گرایش و وابستگی اعتقادی، فرهنگی، اخلاقی و خانوادگی می‌خواهد، لذا تلاش گسترده‌ای برای برچیدن نظام خانواده دارد؛ ابتدا روابط آزاد جنسی، و سپس همجنس‌بازی، خودارضایی با آلات مصنوعی، روابط جنسی با حیوانات، روابط جنسی با اعضای خانواده و حتی ازدواج با محارم را جایگزین نموده و حتی در قوانین به تصویب رسانده و با قدرت و اِعمال زور، از این ناهنجاری‌های رفتاری دفاع و حمایت می‌نماید.

اما، خداوند متعال در شریعت اسلام عزیز، دو راهکار “ازدواج مجدد و ازدواج موقت” را قرار داده است و این بدان معنا نیست که تشویق و توصیه نموده باشد؛ بلکه فقط جوازش را صادر نموده تا هر کسی مطابق عقل، بصیرت، ضرورت و اثر مفید عمل نماید.

طلاق:

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: «ما أحَلَّ اللّه ُ شيئا أبغَضَ إلَيهِ مِن الطَّلاقِ – خداوند چيزى را كه نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نكرده است / ( كنز العمّال : ۲۷۸۷۱) »؛ لذا در قرآن کریم و احادیث (احکام)، راه‌کارهای بسیاری برای ممانعت از طلاق که نه تنها فروپاشی یک زندگی است، بلکه لطمات اجتماعی سنگینی دارد، دستورالعمل‌ها و توصیه‌های بسیاری وجود دارد.

حال فرض شود که زنی نازاست – یا فلج شده است – یا بیمار است – یا تعادل روانی خود را از دست داده است – یا بداخلاق شده است – یا هیچ رغبتی به شوهرش نشان نمی‌دهد و یا هزاران مشکل دیگر. حال مرد چه کند؟ طلاقش دهد که بر مشکلات او و جامعه افزوده شود؟! در قرآن کریم (بر عکس آن متداول است) می‌فرماید: «حتی اگر طلاق دادی، تا مدتی که عده زن تمام نشده است، از خانه بیرونش نکنید»!

ایجاب و قبول:

در احکام اسلامی، در امر ازدواج اول، یا مجدد و یا موقت، و در خطبه عقد، “ایجاب” از طرف دختر یا زن می‌باشد و فقط قبول کردن از ناحیه مرد صورت می‌پذیرد؛ چنان که در خطبه عقد نیز این زن است که می‌گوید: «من خودم را با این مهر به ازدواج دائم [یا موقت تا این مدت] درآوردم»، و مرد اگر فقط بگوید: «قبول کردم» کافیست و متعهد می‌شود.

واقع این است که در روابط نامشروع جنسی بین زن و مرد نیز [به غیر از موارد تجاوز]، “ایجاب” از طرف زنان و دختران صورت می‌گیرد و مردان یا می‌پذیرند و یا نمی‌پذیرند.

زلیخا، خودش را به حضرت یوسف علیه السلام عرضه داشت و گفت: «هَيْتَ لَكَ – بیا که من برای توام»، اما آن حضرت، از این عمل نامشروع اعراض کرد و گفت: «مَعَاذَ اللَّهِ – پناه بر خدا» و به آن مقامات رسید.

اما، در دنیا چند مرد جوان، مجرد یا متأهل وجود دارد که در برابر عشوه‌ها، مکرها، جاذبه‌های عرضه شده از سوی دختران و زنان و به طور کلی “ایجاب زنانه”، بتواند بگوید: «مَعَاذَ اللَّهِ»؟!

هیچ دختری و هیچ زنی، با خودش دشمنی ندارد، بلکه نیازها و شرایطی این رفتارها را “ایجاب” کرده است و باید دید که بهترین راه‌حل برای رفع این مشکلات و اصلاح مفاسد فردی و اجتماعی چیست؟!

●●●- بنابراین، قرآن کریم به عنوان کتاب آخرین دین خدا، برای همیشه و همگان می‌باشد؛ اما این جامعیت را باید با جامع‌نگری، تفکر، تعقل و سپس تدبر مورد مطالعه قرار داد.

لینک کوتاه مطلب : https://hamyar.ofoghandisha.com/?p=58824

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *