پرسش:
در کتاب تاریخ آمده که انسانهای نخستین نمیتوانستتد باهم صحبت کنند. پس آدم و حوا چگونه و با چه زبانی باهم صحبت میکردند؟ از نظر علمی چگونه میتوانیم پاسخ دهیم؟
پاسخ:
در کتب تاریخی، نسلهای پیش از بشر را نیز انسانهای نخستین قلمداد نمودهاند؛ و البته هیچ دلیل علمی نیز ایفاد ننمودهاند!
بیشتر آن چه دربارۀ انسانهای اولیه کشف نموده و میگویند، به موجودات پیش از انسان که بسیار شبیه بودند و منقرض شدهاند اختصاص دارد؛ چنان که بنابر علم تاریخ انبیا و اقوام و نیز علم آمار جمعیتی، از پیدایش این نوع بشر امروزی، نمیتواند بیش از 12 هزار سال گذشته باشد، اما اسکلت یک میلیون ساله، شبیه به سر انسان نیز پیدا شده است! البته آن موجودات نیز کلام داشتند.
الف – مگر هر چه در کتاب تاریخ آمده باشد، وَحی مُنزل است و قطعیت دارد؟!
ب – مگر در کتب تاریخی، برای این نظریه، دلایل علمی آورده شده که شما برای رد آن، جویای پاسخ علمی میباشید؟!
ج – چرا برخی نظریه را قبول میکنند و سپس برای رد آن، سند یا دلایل عقلی و علمی میخواهند؛ چرا از نظریهپرداز یا مدعی نمیپرسند: «سند یا دلیل عقلی و علمی شما چیست و چگونه ادعای خود را به اثبات میرسانید؟!»
د – آیا آن چه نظریهپردازان از روی تخیلات گفته و میگویند و در برخی از کتابها نیز به آنها اشاره میشود، سندیت دارد، اما آن چه خداوند سبحان در کتاب الله و کلام وحی فرموده، سندیت ندارد و علمی نمیباشد؟!
و – آیا در بیان تاریخ گذشتگان، هیچ کتابی موثقتر و صادقتر از قرآن مجید وجود دارد که ناقلش خداوند متعال میباشد و به واسطۀ پیامبرش صلوات الله علیه و آله، به دیگران ابلاغ و برای آنان تبیین و تعلیم شده است؟!
قرآن مجید فرمود:
1- در قرآن مجید فرمود: «همین که به پیکر آدم علیه السلام روح بخشید و او زنده شد، تمامی علوم را به او آموخت، حتی علم نسبت به موجوداتی که وقتی آنها را به فرشتگانش عرضه نمود، اقرار نمودند که هیچ علمی به آنها ندارند، و سپس آن حضرت را معلم فرشتگان قرار داد.» حال آیا همه علوم را به ایشان آموخت، اما سخن گفتن را نیاموخت؟!
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (البقره، 31 و 32)
– سپس علم اسماء (علم اسرار آفرينش و تمامی نشانههایش) را همگی به آدم آموخت؛ بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست میگوئيد اسامی اينها را برشماريد * فرشتگان عرض كردند: منزهی تو!، ما چيزی جز آنچه به ما تعليم دادهای، نمیدانيم تو دانا و حكيمی.
آیا خداوند علیم و حکیم، بدون این که حضرت آدم علیه السلام، کلمات، معانی، مفاهیم و جملات را بداند، به او علم تمامی اسماء را آموخت؟!
در قرآن مجید، تصریح شده که خداوند متعال به او و همسرش وحی نمود! پس اگر هیچ زبانی بلد نبودن و حتی حرف زدن بلد نبودند، به چه زبانی به آنها وحی نموده است؟!
2- در قرآن مجید فرمود: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرّحمن، 3 و 4)؛ یعنی همین که انسان را خلق نمود، به او بیان و سخن گفتن را آموخت؛ یعنی کلام را به انسان تعلیم داد.
3- فرشتگان، پیش از خلقت حضرات آدم و حوّا علیهما السلام، عبادت مینمود، ذکر و تسبیح و دعا داشتند و پس از خقلت ایشان نیز خداوند با آنان تکلم نمود و آنان نیز با خدا تکلم نمودند و پرسیدند: «چرا آدم را خلیفه قرار میدهی، آن هم در زمین؟!» – ابلیس لعین نیز پیش از خلقت حضرات آدم و حوّا علیهما السلام، عبادت مینمود – مخاطب وحی قرار گرفت و تمرد نمود – خداوند متعال او را مؤاخذه نمود، او توجیه کرد، و سپس درخواست نمود که تا قیامت زنده بماند، سپس به عزت خدا قسم یاد کرد که بندگانش را اغوا میکند و فریب میدهد و سپس با حضرات آدم و حوّا علیهما السلام سخن گفت! – حیوانات و پرندگان نیز با یکدیگر سخن گفته و میگویند! و فرمود: «هر چه در زمین و آسمانهاست، خداوند را تسبیح مینمایند»؛ حال آیا خالق متعال، به تمامی موجودات و حتی جمادات، سخن گفتن را تعلیم داد، اما به آدم و حوّا علیهما السلام تعلیم نداده بود؟!
4- هابیل و قابیل و سایر فرزندان، به عنوان نسل اول از اولاد ایشان، چگونه با پدر و مادر و با هم سخن میگفتند؟! چگونه پیام وحی به آنان ابلاغ میشد؟!
●- بنابراین، آن چه برای ما حجّت است و بیش از هر کتاب تاریخی دیگری موثق میباشد، کلام حق تعالی در قرآن مجید میباشد که البته عقل و علم، آن را تصدیق میکنند.
مگر میشود موجودی خلق شود که سخن گفتن نداند؟! مگر میشود به موجودی که هیچ کلمه و معنایی را نمیداند، سخن گفتن آموخت؟! بالاخره تعلیم نیز با کلام محقق میگردد.
وحی نیز از سنخ کلام میباشد؛ حتی اگر فرشتهای وحی را نازل ننماید و صدایی در کار نباشد و مستقیم به قلب القا شود نیز با کلماتی است که گیرنده باید آنها را بداند و معانی و مفاهیمش را درک نماید.
●- حال این که به چه زبانی با هم سخن میگفتند را نمیدانیم، چرا که گزارههای تاریخی به صورت قطع و یقین به آن تصریح ندارند؛ اما لابد به همان کلامی که خداوند سبحان به آنان وحی مینمود و آنان نیز درک مینمودند و به همان زبانی که ذکر، حمد، استغفار، توبه و دعا مینمودند، با یکدیگر سخن میگفتند.
●- بنابراین، دلایل تاریخی از کلام وحی و دلایل عقلی و علمی مبتنی بر آن روشن است و آنها که میگویند: «آنها حرف زدن بلد نبودند»، باید دلایل عقلی و علمی بیاورند!
















