شاخصه‌های سبک زندگی خانواده اسلامی
حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا انصاری (نویسنده و پژوهشگر)

اشاره

بحث اخلاق و روش زندگی به مفهوم عام، از دیرباز مورد توجه بوده است؛ اما موضوع «سبک زندگی» به عنوان یک اصطلاح، در گذشته به چنین صورتی مستقر نبوده است؛ بلکه بخشی از محتوای آن، در ضمن مسائل دیگر، مانند اخلاق و آداب زندگی و برنامه‌های زندگی عنوان شده است. خاستگاه بحث «سبک زندگی» با این عنوان خاص، به تمدن غرب برمی‌گردد. ریشه‌های آن حدود صد سال پیش است و البته بیشتر ناظر به شیوه زندگی غربی و همسو با ارزش‌های آن جامعه می‌باشد؛ اما آنچه در این نوشتار به دنبال آن هستیم، بیان ویژگی‌های سبک زندگی مؤمنانه در خانواده اسلامی است که همه ابعاد و اضلاع خانواده را پوشش می‌دهد و در واقع، الگویی از معارف دینی را در این باب ارائه می‌دهد.

مفهوم‌شناسی

سبک زندگی، مرکب از دو واژه «سبک» و «زندگی» است. معادل واژه «سبک» در زبان عربی، «اسلوب» و در زبان انگلیسی، «Style» است[۱].

در ادبیات اسلامی، می‌توان سبک زندگی را یافت؛ اما با عنوان‌هایی مانند: اخلاق، سیره، آیین اسلامی، ملکات اخلاقی و آداب‌ورزش در موضوع جامعه، همه‌جانبه حقیقت آن را نشان می‌دهند؛ چنان‌که گفته شده است: «آداب‌ورزش اجتماعی به‌منزله آیینه اخلاق و خصوصیات اخلاقی آن اجتماع است»[۲].

سبک زندگی، شیوه خاص زندگی فردی و اجتماعی است که بیشتر متدیّنان به اسلام و گروه مؤمنان از جامعه اسلامی به آن تمسک می‌جویند و در رفتارشان منعکس می‌شود[۳]. سبک زندگی، نظام‌واره خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت مستقل اختصاص دارد[۴].

ویژگی‌های سبک زندگی مؤمنانه

سبک زندگی خانواده اسلامی، شاخصه‌های متعددی دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

۱. انتخاب همسر مناسب

یکی از شاخصه‌های سبک زندگی خانواده اسلامی، شیوه انتخاب همسر است؛ یعنی پسر و دختر باید همسر خود را با دقت و مبتنی بر خرد و معیارهای دینی انتخاب کنند تا بعداً دچار مشکل نشوند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ المَرْأةَ قِلادَةٌ فَانْظُرْ إِلَی مَا تَقْلِدُهَا؛ زن، همانند گردنبندی است. پس، مراقب باش که چه چیزی را بر گردن می‌آویزی»[۵]. در اسلام برای همسر معیارهای مهمی مانند دین‌داری، تقوا و اخلاق بیان شده است؛ زیرا زن و شوهر در تربیت، رفتار و اخلاق یکدیگر تأثیر خواهند گذاشت. همسر دیندار، همسرش را به دینداری، تقوا و اخلاق سوق می‌دهد و برعکس، شخص بی‌ایمان و بی‌تقوا، همسر خویش را به بدی و گناه خواهد کشاند. به همین جهت، در احادیث اسلامی، دینداری در زن از معیارهای دوام قرار گرفته است. پیامبر(ص) می‌فرماید: «مَنْ تَزَوَّجَ لِدِينِهَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ؛ کسی که برای دین و ایمانِ زن ازدواج کند، خداوند روزی او را برایش فراهم می‌کند»[۶].

برخی پژوهشگران بیان کرده‌اند که در خشنودی زناشویی، هم‌مذهبی نقش دارد. مذهب و پایبندی به آن، می‌تواند حدود صفا و صمیمیت را افزایش دهد[۷]. سالیوان[۸] به این نتیجه رسید که باورهای مذهبی برخلاف سایر معیارها، اثر طولانی‌تری در تحکم زناشویی دارد[۹].

متأسفانه امروزه این دقّت‌ها و معیارها کم‌رنگ شده و برخی دختران و پسران، با توجّه به خواسته‌های مادی، بدون در نظر گرفتن سنّت‌های اجتماعی و اسلامی، در این زمینه راه غرب را می‌پذیرند. در تمدن غرب، ازدواج بی‌قید و شرط دختر و پسر شرط دوام را برای جوانان پذیرفته است. ازاین‌رو، برخی بدون اذعان والدین خود، در خیابان‌ها و پارک‌ها با هم دوست می‌شوند و ازدواج می‌کنند.

یکی از جامعه‌شناسان می‌گوید: «جوانانی که یکدیگر را در پارک‌ها و خیابان‌ها می‌یابند یا از طریق شبکه‌های مجازی به همدیگر معرفی می‌شوند، اصولاً مبنا و اساس آشنایی خود را بر پایه‌های اوّلیه قرار می‌دهند و این دوستی، غالباً پس از مدتی به سردی می‌گراید. ازاین‌رو، می‌بینیم که ازلب چنین ازدواج‌هایی، حتی بعد از مدّت‌های طولانی، به طلاق می‌انجامد»[۱۰].

۲. معنویت

معنویت، از جمله ارکان خانواده اسلامی است. بر اساس آموزه‌های دینی و آیات قرآنی، خانه باید محلّ ذکر، تلاوت قرآن و رحمت، قرائت و حکمت‌آموزی باشد. به همین سبب، اسلام بر خواندن دعا در خانه تأکید دارد: «وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَبَشِّرِ المُؤمِنِينَ؛ خانه‌های خود را به قبله قرار دهید و نماز را بر پا دارید و مؤمنان را بشارت دهید»[۱۱].

از دیگر اموری که به قوّت روح معنوی در خانواده کمک می‌کند، تلاوت قرآن کریم است؛ چنان‌که رسول خدا(ص) فرمود: «اِتَّخِذُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ قِبْلَةً لِلْقُرْآنِ… فَإِنَّ البَيتَ إذَا كَثُرَ فِيهِ تِلاوَةُ القُرْآنِ كَثُرَ خَيرُهُ وَاتَّسَعَ أَهلُهُ؛ خانه‌های خود را با تلاوت قرآن، نورانی کنید… زیرا هرگاه در خانه تلاوت قرآن بسیار شود، خیر و برکتش زیاد شود و اهل آن به وسعت رسند»[۱۲].

خانواده‌هایی که با قرآن مأنوس باشند، از برکات فوق‌العاده‌ای بهره‌مند خواهند شد؛ برکاتی که نه‌تنها منحصر به آخرت نیست؛ بلکه در همین دنیا می‌توان آثار آن را مشاهده کرد.

رونق و گران‌قدر خانه، آن را مکانی محترم و قابل تکریم قرار داده است. ازاین‌رو، چنان‌چه این محل، معبدی برای بندگی و ذکر خدا واقع شود، خداوند آن را عزیز و تعظیم می‌گرداند؛ چنان‌که خداوند به رسول گرامی خود(ص) می‌فرماید: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالغُدُوِّ وَالآصَالِ؛ این چراغ پرنور در خانه‌هایی قرار داده شده که خداوند اذن داده دیوارهای آن را بالا برند؛ خانه‌هایی که نام خدا در آن‌ها برده می‌شود، و صبح و شام در آن‌ها تسبیح او می‌گویند»[۱۳].

از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبایی استفاده می‌شود که این است اگر خانه از هر پلیدی منزه باشد و به ذکر خدا و عبادت او مشغول شود، نورانی می‌شود و از یک خانه سرد و بی‌روح، به خانه‌ای گرم و نورانی تبدیل می‌شود و هرچه صبغه الهی و معنوی‌اش بیشتر شود، مقامی عزیزتر می‌یابد که مصداق کامل آن، مسجد و خانه خداست[۱۴].

بر این اساس، خانواده‌های با فضیلت قرآنی هستند که زندگی شوهر و زن و فرزندانشان، صحنه ذکر، تلاوت قرآن، دعا، مناجات، وضو و استغفار باشد؛ مانند خانواده امام علی(ع) و فاطمه(س) که خدا بر سراسر زندگی‌شان حکومت داشت. آن‌ها در میان زمینیان، ولی وحوششان برتر از فرشتگان بودند. خانواده ما نیز باید خانواده‌ای باشد که در این سماحت و صفا قرار گیرد و با کوشش خود را به این قلّه بلند رساند.

آنچه امروز خانواده‌های غربی را به‌شدت آسیب‌پذیر کرده، دوری از معنویت است که یکی از محورهای آن، بلای آزاردهنده‌های جنسی است؛ به این معنا که انسان می‌خواهد خالی از هر چیز، جز در بند شهوت خویش زندگی کند. بر این اساس، برخی آگاهان اجتماعی معتقدند قرن بیست‌ویکم، قرن حرمت دین و مذهب و پیشرفت بشر در همه عرصه‌های مادی و معنوی است؛ زیرا غرب به افراط‌گرایی‌اش پی برده و خواهان «اعتدال» در پرتو دینداری و معنویت است[۱۵].

بیل مایرز، نویسنده مجله و محقق آمریکایی می‌گوید: «مردم در سراسر جهان، از مادی‌گرایی و مارکسیسم خسته شده‌اند و به‌سوی سودای معنوی بازمی‌گردند و این بازگشت، نشان‌دهنده ازدیاد شده است. دینداری و پیروی محض از اصول آن، با دیگر موارد وجه قرار گرفته است»[۱۶].

انسان امروز در زندگی خود با مشکلات، نگرانی‌ها و توأم با آسیب‌های اجتماعی گوناگون روبه‌رو است که دشمنان وحی و شرایع بسیار از آن حمایت می‌کنند. وجود دشمنان دینی و الهی و براندازی یادهای وحیانی و شرعی و اجرای آتش‌های اشیاء از آن، آسیب‌های تهدیدی بر سلامتی روحی و معنوی جامعه گروه‌های سنّی، به‌ویژه جوانان و نوجوانان، وارد می‌کند.

در آینده‌مدن، انسان را تنها با خود روبه‌رو می‌کند که برای او بهره‌مندی‌های مادی و اضلاع خواسته‌های شخصی، اصالت دارد. مالتوس دیمی می‌نویسد: «هدف ازدواج در ازدواج‌های ده‌بیست‌ساله، اسارت نیست؛ بلکه بی‌میلی به حصار اسارت‌های دیرین و هوس برای لذت بیشتر و رمزجوییه‌های دیگر است. در تصرف قرص‌های ضدّ حاملگی، اقلاب جنسی و دگرگونی مفهوم زن، این تفکر میان بسیاری از زنان قوت گرفته که خوشی و لذت، مقدّم بر استواری و گهواره روح خانواده‌گی است. زن آمریکایی امروز، رمزوراز زن دیگر است و در برابر املایمات اجتماعی و معیشتی، رمز حمر را در مادربه‌خویش است»[۱۷].

۳. اعتقادات

سبک زندگی خانوادگی در اسلام، همانند درختی است که ریشه آن، باورها و اندیشه‌هاست و ساقه و شاخه‌هایش، اعمال و وظایف اضلاع خانواده می‌باشند. اعتقادات، زیرساخت‌های بنیاد خانواده است. خداباوری است که همه رفتارهای خانوادگی را به سوی رضای خدا سوق می‌دهد. خانواده‌ها به حکم آیه «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الوَرِيدِ»، خدا را از رگ گردن به خود نزدیک‌تر می‌بیند، لذا می‌کند در انجام وظایف خانوادگی، رضای ح، را جلب کند[۱۸].

معادباوری نیز آثار سوددهی در استحکام خانواده دارد. از مهم‌ترین آثار آن، این است که خانواده را متوجه اهداف پایدار می‌کند که موجب پیوند بیشتر اعضای خانواده می‌شود. اثر دیگر، آن است که زن را در مواجهه با مشکلات همانند: فقدان یک تنیه، معلولی جسمی و مشکلات شدید اقتصادی یا روحی، یاری می‌دهد. همچنین، معادگرایی، زن را از حدّی از رفتارهای نامناسب با دیگران بازمی‌دارد. در این مورد، قرآن به افراد مؤمن هشدار می‌دهد که خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن، سنگ و انسان‌هاست، حفظ کنند[۱۹]. همچنین، در آیات به توافق بدرفتار با همسر اشاره شده است[۲۰] که وجه دوری به این توافق، می‌تواند او را از رفتارهای شایسته بازدارد.

۴. قداست خانواده

خانواده از ابتدای تاریخ بشر، به عنوان مهم‌ترین و مقدس‌ترین نهاد اجتماعی، دیرپاترین خاستگاه تمدن‌ها و مدنیت‌ها بوده است. بهادادن به این بنیاد مقدس، سبب اصلاح جامعه شده و زوال آن، موجب سقوط اجتماع شده است[۲۱]. از نگاه اسلام نیز خانواده، مقدس‌ترین نهاد و بستر برای آرامش، روحی و رشد سرپرست به شمار می‌آید. شکوفایی جامعه سالم در گروِ خانواده سالم می‌باشد. ازاین‌رو از آن به عنوان محبوب‌ترین بنای زندگی، مایه آرامش و از الطاف الهی یاد شده است[۲۲]. رسول خدا(ص) فرمود: «مَا بُنِيَ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ تَزْوِيجٍ مُعَزِّزٍ فِي الإسْلامِ؛ هیچ‌چیز نزد خدا محبوب‌تر از خانه‌ای نیست که برای ازدواج آباد شود و آرامش روحی زن و مرد شکر گزارده شود»[۲۳]. حرمت و قداست خانه، به قدری است که حفظ این حریم، به همگان توصیه شده است. ازاین‌رو،

رسول خدا(ص) فرمود: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید؛ تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید. این، برای شما بهتر است؛ شاید متذکر شوید»[۲۴].

متأسفانه امروز بشر را به هدایت می‌کنند، قداست‌زدایی از خانواده است. جاهلیّت مدرن که قداست خانواده را مانعی در برابر خواسته‌های نامشروع خود می‌بینند، با همه توان، مانند بهره‌گیری از ابزارهای ماهواره، در جهت نقداس‌زدایی از آن تمدن‌سازی می‌کنند. لذا برای آنان به‌سوی شیوعی‌ترین شگردهای موجود در برابر مظاهر دسیسه‌های اخلاقی و گرایش‌های مفسده‌انگیز جامعه معاصر مدنظر است، می‌توان اشاره مستقیم غلیر سبک زندگی و تغییر آن داشت. هم‌زیستی، به معنای بدون زندگی مشترک و زیر یک سقف و به دور از هرگونه پیوند شرعی می‌باشد. این تمدن و ظواهر آن، سبب شده است که نهاد مقدس خانواده، در مسیر دروپاشی قرار گیرد. سوء استفاده ازدواج، زناشویی نامشروع و خیانت جنسی، حجاری از ضعیف این نهاد در برخی از روش‌هاست[۲۵].

۵. تأمین معاش حلال

یکی از شاخصه‌های سبک زندگی خانواده اسلامی، مدیریت تأمین معاش، یعنی کسب درآمد بر اساس آموزه‌های دینی و تقلبی است[۲۶]. اسلام، پیروان خویش را به تیر شگرف زذا بر زندگی انسان آگاه ساخته است؛ مسائلی که خیلی از خانواده‌ها آن را نادیده می‌گیرند. امروزه، راحت‌طلبی انسان را می‌توان دید که در اندیشه تروت باشد؛ بلکه می‌توان تصور حاضر را تصور تروتللبی و مال اندوزی امید؛ ا ا اا که گاه زادروز از حلال و حرام بودن مال، نه در پی به‌دست‌آوردن آن می‌شود و گاه در شک میان حلال و حرام، تشنه تروت ا جان را به خود جذب می‌کند. این، همان منلبی است که رسول خدا(ص) درباه آن می‌فرماید: «يَأْتِي عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لا يُبَالِي المَرْءُ مَا أَخَذَ المَالَ أَمِنْ حَلالٍ أَمْ مِنْ حَرَامٍ؛ بر مردم زمانی در می‌آید که برای انسان فرقی نمی‌کند مال را از راه حلال به‌دست آورده یا حرام»[۲۷]! بنابراین، گسترش لقمه حرام در حوزه فردی و اجتماعی، موجب از بی‌نَ د ضَ جَایَرُ شده، سَر ا سْ جَ اْ ی را داسد می‌کند. رسول اکرم(ص) فرمود: «إِنَّ أَشَدَّ مَا يُرَافُ زُلْی أُمَّتِي هَذِهِ المَكَاسِبُ الحَرَامُ؛ بی‌شک سخت‌ترین چیزهایی که بر امّت من وارد می‌شود، درآمدهای حرام است»[۲۸].

همچنین، رسول خدا(ص) فرمود: «در روز قیامت، اقوامی با داشتن حسنه‌های بسیار به عذاب داده می‌شوند. برخی به رسول خدا(ص) عرض می‌کنند: ای رسول خدا! آیا این افراد عبادت‌گزار بودند؟ حضرت می‌فرماید: آری، روزها روزه می‌گرفتند و پاهایشان از شب به عبادت مشغول بود؛ ولی هرگاه بر اینان چیزی از دنیا پیدا می‌شد، خود را بر آن می‌انداختند»[۲۹].

گفتنی است که دختران و پسران امروز، مادران و پدران فردای اجتماعند. اگر جوان امروز وظیفه کریم و احترام به والدین خود را مراعات نکند، فردا خودشان مورد کرامت فرزندان خویش واقع می‌شوند. امام علی(ع) فرمود: «عَـرُّوا أَعْـرَاجَـكُمْ يَبَـرُّوكُمْ أَعْنَامُـكُمْ؛ به پدران و مادران خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند»[۳۴].

خوشبختانه، در جامعه ما هنوز بیشتر مردم به عالیم اسلامی و جود دارند و به پدران مادران پیرِ خود با دیده کریم و تندی می‌نگرند و در خانواده‌ها، والدین پیر محبّت و احترام می‌باشند؛ ولی در روش‌های غربی، احترام پدران و مادران سالخورده به مقدار قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است؛ تا جایی که بعضی سالخورده‌گان از شدت افسردگی دست به خودکشی می‌زنند و گاهی فرزندان و فرزندزادگان، موجبات مرگ والدین پیرسال خویش را فراهم می‌آورند؛ از جمله، در سال ۲۰۱۶م در شهر Rouen فرانسه، جوانی به نام درا سوا، در حال مستی، مادربرگش را کشت[۳۵]. همچنین، مو ه ذیگر، به‌خوبی تفاوت رویکرد غربی و اسلامی را در این باب نشان می‌دهد. شهید مطهری می‌نویسد:

«مرحوم محققی که از شاگردان آیت‌الله العظمی بروجردی به المان رفته بود، داستانی نقل کرده است. او می‌گوید: از جمله اشخاصی که در آن زمان ما مسلمان شد، پروفسوری بود عالم و دانشمند. او زیاد پیش ما می‌آمد و ما هم [به خاطر او] می‌رفتیم؛ اما بعد از مدتی، دچار سرلان گردید و در بیمارستان بستری شد. ما به همراه مسلمانان دیگر، به عیادت او می‌رفتیم. روزی دربان به شکایت گشوده، گفت: من بعد از ا که مریض شده و در بیمارستان بستری گردیدم و دردم سرلان داشت، پسرم و دامادم آمدند و به من گفتند: معلوم شد که شما سرلان دارید و به این زودی خواهی مرد. هر دو [آن‌ها] خداحافظی کردند رفتند. آن‌ها وجه کردند که در این شرایط سخت، این بی‌مکرمی لاتکلام، یابد به محبّت و مهربانی داشت!

مرحوم محققی در ادامه می‌گوید: ما مکرر به ملاقات او می‌رفتیم و روزی که بیمارستان خبر داد این شخص فوت کرده است، ما برای تشییع جنازه او رفتیم و دیدیم که آن مسلمان المانی مرده است. در آن روز، پسرش آمده بود؛ ولی وقتی دید که منتظر ما مانده‌اند تا مراسم مذهبی را انجام دهیم، متوجه شدیم که پسرش جنازه را از پیش به بیمارستان فروخته است و حالا آمده جنازه را تحویل داده، پولش را بگیرد و برود»[۳۶]!

۷. رعایت حقوق اعضای خانواده

خانواده، جامعه کوچکی است که نیازمند مدیریت است. بهترین مدیریت خانواده، در تبیین نقش‌ها و انجام وظایف ممکن پیدا می‌شود؛ یعنی مرد و زن و فرزندان باید بپذیرند که در برابر یکدیگر حقوقی دارند. مرد، همسر و پدر خانواده است و حقّ همسرداری و پدری دارد. زن نیز همسر و مادر خانواده است و باید حقوق او نیز محفوظ باشد؛ «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيهِنَّ بِالمَعْرُوفِ؛ برای زنان، همانند وظایفی که بر دوش آن‌هاست، حقوق شایسته‌ای قرار داده شده است»[۳۷].

اگر یکی از والدین از انجام وظایف خود رو برگردد، رشت خانواده در گرداب اختلاف خواهد افتاد. در حقیقت، پیمان زناشویی، به معنای پذیرش پایبندی به حقوق است و مؤمن، هرگز حقوق خود را فراموش نمی‌کند؛ «وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»[۳۸]. آری، در سبک زندگی خانواده قرآنی، همه ابع ح، و تدالل رعایت می‌شود.

حضرت زهرا(س) به دختر خود هنگام ازدواج وصیه می‌فرماید:

«دخترم! از اشیاهی که در آن به‌سر می‌بری، به سوی جایگاهی که شناختی از آن داری و همنشینی را هنوز با او نا‌آشنا گردیده‌ای. در مقابل او متواضع باش تا او مایه سربلندی‌ات باشد؛ به اندازه گهواره‌های برای او باش تا او تکیه‌گاهت باشد؛ از او اطاعت کن تا او منیع تو باشد؛ او را به خشم نیاور و از او دوری مکن. اگر به تو نزدیک شد، تو نیز به او نزدیک گرد و اگر از تو دوری کرد، تو نیز از او دور شو»[۳۹].

حضرت زهرا(س)، در این آموزه‌ها به مهارت‌های زندگی سالم اشاره می‌فرماید؛ مهارت‌هایی که لازم است دختران قبل از ازدواج با آن‌ها آشنا شوند. به‌دست‌آوردن این مهارت‌ها در همه جنبه‌های زندگی، به‌ویژه ازدواج، ضروری است؛ زیرا داشتن زندگی شاد، به روابطی توأم با عشق و صمیمیت منجر خواهد شد. یکی از مصادیق مهمّ مهارت‌های زندگی، شناخت ح، و حقوق شوهر است.


پینوشتها

۱. http://www.adyannet.com
۲. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۴۱۱.
۳. محمد رضا مصباح، مقاله معرفت، ش ۹۱۰، ص ۱.
۴. احمدحسین شریفی، همیشه بهار، ص ۹۱؛ محمدسعید مهدوی کنی، دین و سبک زندگی، ص ۳۱ به بعد.
۵. شیخ کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۴۲.
۶. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۵۹.
۷. محبوبه حیدری، دینداری و رضامندی خانوادگی، ص ۴۰.
۸. هرا اِس یتک سالیوان (Sullivan)، روان‌پزشک آمریکایی بود که به جهت اهمیت‌ای که برای روابط میان‌فردی قائل بود، معروف شد.
۹. علیرضا مشیدی، «بررسی اولویت معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دانشجویان پسر و دختر دانشگاه پیام‌نور»، فصلنامه فرهنگ در دانشگاه اسلامی، ش ۲، ص ۹۵۱.
۱۰. روزنامه مردم‌سالاری، ش ۲۷۹۵، تاریخ ۱۳۹۴/۵/۲۷.
۱۱. نور، آیه ۳۶.
۱۲. شیخ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۹۵.
۱۳. نور، آیه ۳۶.
۱۴. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۹۷۱ و ۹۷۲.
۱۵. http://pazhuhesh.qomirib.ac.ir
۱۶. www.bashgah.net
۱۷. آنتونی گیدنز، جامعه‌شناسی، ص ۲۴۹ و ۴۲۲.
۱۸. ق، آیه ۱۶: «و ما به او از رگ قلبش نزدیک‌تریم».
۱۹. تحریم، آیه ۶.
۲۰. همان، آیه ۱۰؛ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۹، ص ۲۲۵.
۲۱. http://www.ghatreh.com
۲۲. همان.
۲۳. شیخ کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۲۱.
۲۴. نور، آیه ۲۷؛ ر.ک: مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۳۲۱.
۲۵. http://www.ghatreh.com/news
۲۶. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۳۱۴.
۲۷. ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۳۷۳.
۲۸. شیخ کلینی، کافی، ج ۵، ص ۹۲۳.
۲۹. حلّی، عدة الداعی، ص ۴۹۳.
۳۰. حسین انصاریان، حدیث عقل و نفس آدمی در آیینه قرآن، ص ۴۲۰.
۳۱. اسرا، آیه ۲۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۴۹.
۳۲. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۹۷۱.
۳۳. شعیری، جامع الأخبار، ص ۱۲.
۳۴. همان.
۳۵. شیخ مفید، الأمالی، ص ۹۱.
۳۶. محمد رضا دلسوزی، بزرگسال و جوان، ج ۹، ص ۴۴ و ۴۳.
۳۷. لیثی، عیون الحکم والمواعظ، ص ۹۱۰.
۳۸. محمد رضا دلسوزی، بزرگسال و جوان، ج ۹، ص ۴۱ و ۴۰.
۳۹. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۴، ص ۲۱۳ (با اندکی تغییر در عبارت).
۴۰. بقره، آیه ۲۲۸؛ ر.ک: مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۹۰۳.
۴۱. مؤمنون، آیه ۸؛ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۹۹.
۴۲. حضرت زهرا(س)، المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷ و ۱۱.

 

لینک کوتاه مطلب : https://hamyar.ofoghandisha.com/?p=61066

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *