بسم الله الرحمن الرحيم
عنوان : شبيه علی اصغر ع موضوع : راه کار تربيت فرزندان حسينی
مناسبت : مراسم شيرخوارگان حسينی 1400
مقام مادر شیرخوار
مراسم شیرخوارگان حسینی است و این مجلس متعلق است به شیرخوار کربلای معلی حضرت باب الحوائج الی الله حضرت علی الاصغر ع . البته وقتی صحبت از شیرخوارگی می شود حتما باید اشاره ای به مادر شیرخوار کربلا حضرت رباب س نیز نمود همان خانمی که «ابن اثیر» مورخ اهل سنت درباره اش مینویسد:رباب پس از واقعه عاشورا یک سال بیشتر زنده نماند و زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت.1 بگذارید در میان شما مادران عزیز یک روایت در باب مادرانی که تازه وضع حمل نموده اند برای شما بخوانم. پیامبر اکرم ص می فرمایند: فَاِذا وَضَعَت حَمَلَها و اَخَذَت فی رِضاعِهِ فَما یَمِصُّ الوَلَدُ مِصَّةً مِن لَبَنِ اُمِِّهِ اِلاِّ کانَ بَینَ یَدَیها نُوراً ساطعاً یَومَ القیامَةِ یَعجبُ مَن رآها مِنَ الاَوَّلیَن وَ الآخرین،َ و کُتِبَت صائِمَة وَ قائَمِة… فَاِذا فَطَمَت وَلَدَها، قالَ الحُّق جَلَّ ذِکُرُه:ُ یا اَیَّتُهَا المَراَة، قَد غَفَرتُ لَکِ ما تَقَدَّمَ مِن الذُّنُوبِ فَاستَأنِفِی العَمَلَ2 پس آنگاه که مادر وضع حمل کرده و شروع به شیردادن نوزاد می کند، با هر بار مکیدن شیرمادر در روز قیامت نوری درخشان
در برابرش جلوه می کند و هر کس از گذشتگان و آیندگان آن را مشاهده کند به شگفتی در می آید و در نامة عمل روزه دار شب زنده دار ثبت گردد… پس اگر فرزندش را از شیر گرفت، خدای متعال به او فرماید: ای زن! بدان که تمام گناهانت را آمرزیدم، پس عمل خود را از سر بگیر. امام صادق ع در یک روایت دیگر از پیامبر ص نقل می کنند: فَإِذا أرضَعَت کانَ لَها بِکلِّ مَصَّةٍ کعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ إسماعیل،َ فَإِذا فَرَغَت مِن رِضاعِهِ ضَرَبَ مَلَک عَلی جَنبِها وقالَ: اِستَأنِفِی العَمَلَ، فَقَد غُفِرَ لَک۳ و هر گاه وضع حمل کند اجر و پاداشی دارد که کسی از عظمت آن آگاه نیست، و هر گاه فرزند خود را شیر دهد، به هر مکیدن
نوزاد، پاداشی به او دهند که برابر است با آزاد کردن بنده ای از فرزندان اسماعیل. این است مقام مادر و بخصوص مادری که عصاره وجودش را به فرزندانش می نوشاند. امروز روزی است که باید از مقام مادر تجلیل کرد. اما بنده به خوبی می دانم همه شما مادرانی مه اینجا جمع شده اید اصلا به دنبال تجلیل و بزرگداشت و این حرفها نیستید، شما امروز فقط به دنبال یک چیز می باشید و آن این است که فرزتدانتان عاقبت بخیر شوند و بهتر بگویم: امروز شما چنین لباس زیبایی که منتسب به علی اصغر ع می باشد را به تن فرزندانتان پوشانده اید تا ایشان از این مسیر خارج نشوند و راه اهلبیت ع را پیش بگیرند.
پس سوال امروز این است:چه کنیم تا فرزندانمان در راه اهلبیت ع بمانند؟
چه کار کنیم که بچه های ما در همین لباس و کسوت امام حسینی تا آخر عمر بمانند؟ به عبارت دیگر چکار کنیم که بچه های ما امام حسینی بار بیایند و در مسیر امام حسین ع قرار بگیرند؟ علما و استاتید کارها و عناوین بسیاری را برای این مهم ذکر کرده اند ولی از بین تمام این کارها و عناوین یک عنوان از همه مهم است و نقش مهمی در تربیت بچه دارد و آن چیزی نیست
جز الگوی مناسب.
والدین الگوی فرزندان
پدر و مادر باید الگوی مناسب برای فرزندان خود باشند .چرا که فرزندان ما وقتی به دنیا می آید خالی از هر نوع رفتار هستند. همه کودکان بر فطرت توحید ( خدا شناسی) به دنیا می آیند تا این که والدین آن ها را از مسیر توحید منحرف می کنند .به همین خاطر پیامبر اکرم می فرماید : کل مولودٍ یُولِد علی الفطرةِ ختی یکونَ ابواه یهودانه و ینصرانه ۴ هر نوزادی ، بر فطرت الهی متولد می شود تا اینکه پدر و مادر او را منحرف کرده است و یهودی ونصرانی بار می آورد . فرزندان ما از رفتار هایی که ما انجام می دهیم الگو می گیرند، خواه این رفتار ها مثبت باشند خواه منفی . و این رفتار ها دارای پیام هایی هستند، که فرزندان ما خیلی سریع آن هار را از ما یاد میگیرید. به خاطر همین باسد توجه داشته باشیم که چه پیام هایی را به فرزندانمان می دهیم .
مبنای الگوی تربیتی ما چیست؟
این سوال را باید از خودمان بپرسیم که الگوی تربیتی ما چه نوع الگویی است آیا بر منبای توحید است یا بر منبای غیر توحید
است؟
امام کاظم ع در یک بیان نورانی می فرمایند : یَحفظُ الأطفال بطلاحِ آبائهم 5 رفتار کودکان در اثر خوبی های رفتار والدین آنها حفظ و نگهداری می شود . این روایت بیانگر اهمیت الگو برداری فرزندان از پدر و مادر
است .
نکته حیاتی در تربیت فرزند
مادران گرامی اگر بخواهیم خلاصه این بحث را در یک جمله برای شما بزرگواران بگوییم: این است که فرزندان ما آنگونه تربیت می شوند که ما هستیم نه آنگونه که ما می خواهیم . یکی از دوستان تعریف می کرد که به خاطر وضع حمل خانوادشان مادر زنش دو هفته به خانه ایشان آمده بود تا در کار ها به ایشان کمک کند . ایشان نقل می کردند که مادرزنش هر روز بعد از ظهر چادر سرش می کرد و کنار دیوار می نشست و چند صفحه ای قرآن می خواند و وقتی ایشان این کار را انجام
می دادند دختر کوچک 5ساله اش هم یک روسری سر می کرد
و یک کتاب دستش می گرفت و همراه مادر بزرگش ادای قرآن خواندن را در می آورد و حتی مثل مادر بزرگش عینک به چشمش می زد .نکته اینجاست که این کودک خودش بدون هیچ درخواستی این کار را انجام می داد و جالب تر آنکه حتی چند روز بعد از آنکه مادر بزرگش هم رفته بود این کودک همان کار را ادامه می داد.
الگوی خوب
حال سوالی که ایجا مطح می شود این است که چکار کنیم تا الگوی مناسب برای فرزندانمان باشیم ؟
.1به روز بودن تربیت
اولین نکته ای که باید توجه کرد این است که باید تربیت مان به روز باشد . به این معنا که زمانه را بشناسیم طبق زمان تربیت کنیم. زمان ما با ده سال بیست سال پیش فرق می کند ، ده سال پیش فضای مجازی نبود تربیت یک مقداری آسان بود .در این زمان خیلی تربیت فرق کرده و سخت است. این را باید والدین توجه کنند .تا جایی که فرزند جلوی والدین روی مبل نشسته است ولی در تلفن همراه خود فیلم حرامی را می بیند و یا اینکه با نامحرمی در حال پیام دادن است و والدین بی خبر هستند.
.2مطالعه کتب تربیتی
دومین نکته این است که باید مطالعه هایمان در زمینه تربیت فرزند زیاد شود. متاسفانه بسیاری از والدین از تربیت و مولفه های تربیت بی خبرند. نمی داند چطور با فرزندان ارتباط برقرار کند . این یک ضعف بسیار بزرگ است . سعی کنید کتاب «من دیگر ما» که موضوع آن تربیت فرزند است را مطالع کنیم . نویسنده این کتاب محسن عباسی ولدی است .
روضه حضرت علی اصغر ع
بنا بر نقلی ، امام حسین جنازه کوچک علی اصغر را
دفن کردند. اینجا حضرت رباب زبان حالی دارند . شاید
آخرین لحظات که حضرت رباب حضرت علی اصغررا دیدند این طور گفتن : علی جان نکند دوباره از فرط تشنگی بی هوش شده ای و جواب مادر را نمی دهی ؟ علی جان دوباره برای مادر صدای گریه ات را بلند کن . آهن تیز کجا خنجر خشکیده کجا کاش می آمدی آن تیر به چشم تر من نفسم قطع شد از بس که علی جان گفتم ده جوابم زره مهر و وفا اصغر من تیر با حلقوم اصغر کار یک شمشیر کرد چاره ی لب تشنگی کودک بی شیر کرد حرمله باهلهله می گفت : کارش شد تمام
خنده ی آن بی حیا ارباب ما را پیر کرد
پینوشت:
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، 1۳۸۶ق، ج ،۴ص.۸۸
- مستدرک الوسائل ج 15ص 2۴5
۳. امالی صدوق ص ۴9۶
۴. بحار ج ۳ص 2۸1
- بحار ج ۶۸ص 2۳۶
















